عالم صغیر و کبیر در عرفان زرتشت و مشترکات آن با عرفان مولانا

author

Abstract:

این نوشتار، به بررسی و تطبیق مفهوم عرفانی «عالم صغیر» یعنی پنداشتن انسان به منزله جهانی کوچک که در بردارنده تمام عناصر «عالم کبیر» یعنی جهان هستی است در عرفان ایرانیان باستان و مشترکات آن با عرفان اسلامی (= مولوی) می پردازد. با نگرشی اجمالی و کوتاه درباره تاریخچه اندیشه عالم صغیر و کبیر در فرهنگ یونان، هند قدیم، ایران باستان، به تبیین کلّی دیدگاه اسلام بخصوص مولوی در این زمینه می پردازیم. انسانی که در سلسله مراتب وجود، به عنوان آخرین مرتبه هستی پا به عرصه وجود گذاشته و یا به قولی متأخر زمانی است. ولی علّت غایی آفرینش محسوب می شود و خلاصه و زبده تمام مخلوقات به شمار می رود و اگرچه به ظاهر و صورت جهانی کوچک به شمار می رود در باطن عالمی بزرگ است. 

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

عالم کبیر و عالم صغیر

این نوشتار به بررسى و تبیین مفهوم فلسفى - عرفانى "عالم صغیر" یعنى تصور موجود انسانى به منزله‏ى جهانى کوچک که دربردارنده‏ى تمام عناصر "عالم کبیر" (منظومه ى بزرگ جهان هستى) است، مى‏پردازد. پس از بحث کوتاهى در باره ى تاریخچه ى اندیشه ى "عالم صغیر و کبیر" در فرهنگ اقوام یهود، یونان، هند و ایران در عهد باستان، به تبیین دیدگاه اسلام و حکماى مسلمان در این زمینه نیز پرداخته مى‏شود. بخش پایانى این تحقی...

full text

عالم صغیر و عالم کبیر در آثار منثور ناصر خسرو

فلاسفه انسان را از جهت جامعیت خاص، عالم صغیر و جهان را ار جهت ارتباط میان موجودات و نظم و قاعده معیّنش، انسان کبیر نامیده‌اند و معتقدند، نمونه‌ای از آن‌چه در عالم وجود هست، در انسان نیز هست. خاستگاه نظریه عالم کبیر(Macrocosm) و عالم صغیر(Microcosm) و نظریه اندامواری اجتماع را عمدهً در نظریات افلاطون دانسته اند؛ امّا ردپای آن را می‌توان در اندیشه‌های فلاسفه پیش از او و سایر ملل جست و جو کرد. حکیم ا...

full text

عالم صغیر و عالم کبیر در آثار منثور ناصر خسرو

فلاسفه انسان را از جهت جامعیت خاص، عالم صغیر و جهان را ار جهت ارتباط میان موجودات و نظم و قاعده معیّنش، انسان کبیر نامیده اند و معتقدند، نمونه ای از آن چه در عالم وجود هست، در انسان نیز هست. خاستگاه نظریه عالم کبیر(macrocosm) و عالم صغیر(microcosm) و نظریه اندامواری اجتماع را عمدهً در نظریات افلاطون دانسته اند؛ امّا ردپای آن را می توان در اندیشه های فلاسفه پیش از او و سایر ملل جست و جو کرد. حکیم ا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 6  issue None

pages  131- 147

publication date 2015-04

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Keywords

No Keywords

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023